سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حکمت، گلشن خردمندان و بستان فاضلان است . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :7
بازدید دیروز :10
کل بازدید :124291
تعداد کل یاداشته ها : 64
03/10/19
7:1 ع
موسیقی
مشخصات مدیروبلاگ
 
دست به قلم[75]
عجب ان نیست که من خرقه می آلود کنم عجب آن است که تو باشی و دلم آلوده شود

خبر مایه
لوگوی دوستان
 

حکایتها و هدایتها در آثار استاد شهید آیة الله مرتضى مطهرى

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم

فضیل بن عیاض یکى از دزدان معروف بود به طورى که مردم از دست او خواب راحت نداشتند.

یک شب از دیوار خانه اى بالا مى رود روى دیوار مى نشیند تا به قصد ورود در منزل پایین برود.

اتفاقا آن خانه از مرد عابد و زاهدى بود که شب زنده دارى مى کرد نماز شب مى خواند، دعا مى خواند اما در این لحظه به قرآن خواندن مشغول بود صداى حزین قرآن خواندنش به گوش مى رسید، ناگهان این آیه را تلاوت کرد:

 الم یاءن للذین آمنوا تَخشع قلوبهم لذکر اللّه   آیا وقت آن نرسیده که مدعیان ایمان قلبشان براى خدا نرم و آرام شود؟ یعنى تا کى قساوت قلب ، تا کى تجرى عصیان ، تا کى پشت به خدا کردن ؟ آیا وقت رو برگرداندن از گناه و رو کردن به سوى خدا نرسیده است .

فضیل بن عیاض همین که این آیه را روى دیوار شنید، انگار به خود او وحى شد، گویى مخاطب شخص او است ، لذا همانجا گفت : خدایا چرا چرا وقتش رسیده است و همین الان هم موقع آن است .

از دیوار پایین آمد و بعد از آن دزدى ، شراب ، قمار، و هرچه را که احیانا به آن مبتلا بود کنار گذاشت . از همه هجرت کرد از تمام آن آلودگیها دورى گزید، تا حدى که برایش مقدور بود اموال مردم را به صاحبانش پس داد، حقوق الهى را ادا کرد و کوتاهى هاى گذشته را جبران نمود. تا بجایى که بعدها یکى از بزرگان گردید، نه فقط مرد با تقوایى شد بلکه مربى و معلمى نمونه براى دیگران گردید.

پس او یک مهاجر است ، زیرا توانسته است از سیئات و گناهان دورى گزیند، با این منطق همه توبه کاران دنیا مهاجرند

منبع: گفتارهاى معنوى ، ص 228 - 226


87/2/12::: 2:58 ص
نظر()
  
  

بسم رب الشهدا و الصدیقین

به مناسبت سالگرد شهادت سید اهل قلم  شهیدسید مرتضی آوینی

قسمت هایی از کتاب فتح خون آسید مرتضی آوینی

((الرحیل! الرحیل!

اکنون بنگر حیرت میان عقل و عشق را !

اکنون بنگر حیرت عقل را و جرات عشق را ! بگذار عاقلان ما را به ماندن بخوانند ... راحلان طریق عشق می دانند که ماندن نیز در رفتن است . جاودانه ماندن در کنار رفیق اعلی ، و این اوست که ما را کشکشانه به خویش می خواند.))

(( عقل می گوید بمان عشق می گوید برو ؛ و این هردو ، عقل و عشق را ، خداوند آفریده است تا وجود انسان در حیرت میان این دو معنا شود، اگر چه عقل نیز اگر پیوند خود را با چشمه خورشید نبرد ، ععشق را در راهی که می رود ، تصدیق خواهد کرد ؛ آنجا دیگر میان عقل و عشق فاصله ای نیست))

((... وبدان که سینه تو نیز آسمانی لا یتناهی است با قلبی که در آن ، چشمه خورشید می جوشد و گوش کن که چه خوش ترنمی دارد در تپیدن : حسین ، حسین ، حسین. نمی تپد حسین حسین می کند.))

(( و تو ای آنکه در سال شصت و یکم هجری هنوز در ذخایر تقدیر الهی بوده ای و اکنون ، در دوران جاهلیت ثانی و عصر توبه بشریت ، پای به سیاره زمین نهاده ای ، نومید مشو که تو را نیز عاشورایی است و کربلایی که تشنه خون توست و انتظار می کشد تا تو زنجیر خاک از پای اراده ات بگشایی و از خود و دلبستگی هایش هجرت کنی و به کهف حصین لازمان و لامکان ولایت ملحق شوی و فراتر از زمان و مکان ، خود را به قافله سال شصت ویکم هجری برسانی و در رکاب امام عشق به شهادت رسی...))

(( یاران! شتاب کنید ،که قافله در راه است. می گوین که گنهکاران را راه نمی پذیرند ؟ آری ، گنهکاران را در این قافله راهی نیست ... اما پشیمانان را می پذیرند.))

 بسیجی هنرمند شهید سید مرتضی آوینی از اندیشمندان و هنرمندان دینی است . او نویسنده ای توانا بود که به هنر متعهد می اندیشید، نظام غرب را به صورت ریشه ای نقد و بررسی می کرد و از منتقدان جدی روشنفکری در ایران بود . این شهید بزرگوار ، فعالیت تلویزیونی خود را از سال 58 در جهاد سازندگی آغاز کرد . بعدها در طول جنگ تحمیلی مجموعه «روایت فتح» را که خلقتی زیبا از هنر بیاد ماندنی رزمندگان اسلام بود ، به یادگار گذاشت. شهید آوینی از سال 1367 سر دبیر مجله «سوره» بود. کتابهای آیینه جادو ، آغازی بر یک پایان ، فتح خون و مقالات متعدد از آثار قلمی اوست . وی سر انجام در مسیر شهادت ، در حالیکه برای ساخت مجموعه جدیدی از روایت فتح به یکی از مناطق جنگی رفته بود ، در حین بررسی منطقه به همراه یکی از همراهانش ( شهید محمد سعید یزدان پرست ) با مین برخورد کرده به شهادت رسید .


  
  
<   <<   21   22   23   24   25   >>   >